English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6474 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
correctional custudy U روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rule of law U قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
conditioning U اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
forwarded U روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forward U روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
automatic error correction U تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
characterization U مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
agents U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agent U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
range disk U صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
contructive larcency U مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
brain washing U مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
revise U اصلاح کردن اصلاح نمودن
revises U اصلاح کردن اصلاح نمودن
revising U اصلاح کردن اصلاح نمودن
correction index U جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
wind correction U تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
modification kit U جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
self correcting U خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
swinging the compass U تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
corrector U وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
enlisted personnel U افراد
men U افراد
personnel U افراد
troop U افراد
trooped U افراد
trooping U افراد
enlistedman U افراد
It was corrected. U تصحیح شد.
correction U تصحیح
amendment U تصحیح
editing U تصحیح
amendments U تصحیح
rectification U تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code U کد تصحیح
compensation U تصحیح
compensations U تصحیح
head counts U جمع افراد
top-level U افراد عالیرتبه
liberty men U افراد مرخصی
withindoors U افراد داخل
category U طبقه افراد
cognoscenti U افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
head count U جمع افراد
roll call U نامیدن افراد
enlisted personnel U طبقه افراد
platoons U جوخهء افراد
filler personnel U افراد جایگزینی
service club U باشگاه افراد
personnel status U وضع افراد
packed out پر و مملو از افراد
platoon U جوخهء افراد
enlistee U افراد داوطلب
equal status persons U افراد همپایه
applications U اعمال
exercises U اعمال
exercised U اعمال
acts U اعمال
exercise U اعمال
application U اعمال
exercising U اعمال
exercising a right U اعمال حق
doings U اعمال
exertions U اعمال
exertion U اعمال
undertakings U اعمال
attenuation compensation U تصحیح اعوجاج
checking U کد تصحیح خطا
refines U تصحیح کردن
bugs U تصحیح یک برنامه
bugging U تصحیح یک برنامه
error correction U تصحیح خطا
skew correction U تصحیح گوشهای
reformed U تصحیح شده
gamma correction U تصحیح گاما
bug U تصحیح یک برنامه
correction U تصحیح می کنم
rectified U تصحیح کردن
corrected U تصحیح شده
proofread U تصحیح کردن
proofreading U تصحیح کردن
rectifies U تصحیح کردن
frequency correction U تصحیح فرکانس
program correctness U تصحیح برنامه
proofreads U تصحیح کردن
rectify U تصحیح کردن
refine U تصحیح کردن
corrects U تصحیح کردن
redress U تصحیح التیام
temperature correction U تصحیح دمایی
emendable U قابل تصحیح
redresses U تصحیح التیام
sag correction U تصحیح انحراف
compensation of compass U تصحیح قطبنما
magnetic compensatory U مغناطیس تصحیح
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
correction factor U ضریب تصحیح
deflection correction U تصحیح سمت
tam quam U تصحیح حکم
redressed U تصحیح التیام
patches U تصحیح در یک برنامه
correction thermometer U دماسنج تصحیح
up to date U تصحیح شده
up-to-date U تصحیح شده
red pencil U تصحیح کردن
correction coefficient U ضریب تصحیح
error correcting code U کد تصحیح خطا
emendate U تصحیح کردن
correctable U قابل تصحیح
correcting U تصحیح کردن
patch U تصحیح در یک برنامه
correct U تصحیح کردن
target audience U افراد مورد نظر
morale U روحیه افراد مردم
commando U افراد نیروی مخصوص
receptee U افراد مورد پذیرش
commandos U افراد نیروی مخصوص
transfer station U محل اعزام افراد
transfer station U محل انتقال افراد
the common wealth of learning U افراد اهل علم
condemning U محکوم کردن افراد
rouse out U بیدار کردن افراد
condemn U محکوم کردن افراد
condemns U محکوم کردن افراد
dependents U افراد تحت تکفل
favouritism U افراد مورد توجه
coachload U افراد سوار بر درشکه
troops U افراد قسمتها سربازان
special olympics U المپیک افراد استثنایی
part owners U افراد شریک المال
close station U افراد بدو مرخص
posse comitatus U دسته افراد پلیس
noncombatant U افراد غیر نظامی
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
characterization U نوشتن بیوگرافی افراد
cimmerian U افراد کشور فلمات
play the field <idiom> U با افراد مختلفی قرارگذاشتن
swallow one's pride <idiom> U متواضع کردن افراد
aptitude area U حیطه قابلیت افراد
top-level U توسط افراد عالیرتبه
avast U افراد به جای خود
personal error U خطاهای انفرادی افراد
family size U تعداد افراد خانواده
billet slip U لوحه اسکان افراد
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
billet slip U کارت محلهای افراد
bachelor quarters U منازل افراد مجرد
rectifiable U قابل تصحیح یا جبران
range disk U میز تصحیح مسافت
range k U ضریب تصحیح برد
gun displacement U تصحیح جای توپ
range correction U تصحیح برد سلاح
range correction U تصحیح برد تیراندازی
chart correction card U کارت تصحیح نقشه
ARQ U سیستم تصحیح خطا
impluse correction U تصحیح ضربه جریان
corrected defelection U سمت تصحیح شده
deflection board U تابلو تصحیح سمت
layers U ل تصحیح خطا باشد
pincushion magnets U مغناطیسهای تصحیح بالشتک
layer U ل تصحیح خطا باشد
errata sheet U برگ تصحیح اشتباه
stevenson schomaker correction U تصحیح استیونس- شوماکر
incorrect U تصحیح نشده معیوب
corrected azimuth U گرای تصحیح شده
copyreader U تصحیح کننده مقاله
adjusted valve U مقدار تصحیح شده
complementary angle of site U تصحیح تکمیلی تراز
compass compensation U تصحیح قطب نما
exercising force U اعمال زور
takeover U اعمال کنترل
workable U قابل اعمال
the galleys U اعمال شاقه
to have the pull of U اعمال نفوذکردن بر
showing partial views U اعمال نظر
hard labor U اعمال شاقه
takeovers U اعمال کنترل
impressment U اعمال زور
imposes U اعمال نفوذکردن
impose U اعمال نفوذکردن
strong arm U اعمال زورکردن
strong-arm U اعمال زورکردن
labourhardl U اعمال شاقه
exerted U اعمال کردن
hard labour U اعمال شاقه
exert U اعمال کردن
lobbying U اعمال نفوذ
applicative U اعمال کردنی
applicator U اعمال کننده
willable U قابل اعمال
exertions U اعمال زور
applier U اعمال کننده
exertion U اعمال زور
applicatory U اعمال شدنی
Recent search history Forum search
2New Format
1strong
1set the record straight
1popsicle
1construed
1اصلاح ترجمه
1internalising somatic systems
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
0lay formation
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com